معاونت توسعه مدیریت و امور مجلس
(معاونت در سرکوب و خفقان)
زمانی که یک فردی را با توصیه آوردند در بنیاد که ظاهرش مثل مُلاها و رفتارش مثل بچه های دهه شصت است ، اولین فکری که به ذهن متبادر می شود ،ایجاد عدالت علوی و حاکمیت ارزشهای جبهه و جنگ است . اما جالب است که با گذشت زمان همین رئیس تبدیل به یک عنصر می شود که اعمالش در جهت ایجاد اختناق و سرکوب مخالفین بوده و نوکر بی چون و چرای منویات دجاله های مأمور می شود .
به خاطر داریم که بخشنامه چالش بر انگیزش را که باعث شد جانبازان از چندین استان بیایند و خیابان طالقانی را ببندند و بخشنامه شَر آفرینش که در پایان سال گذشته باعث شد پرسنل بیچاره در هاله ای از ابهام و سر در گمی فرورفته و همه انگیزه های کار و خدمت را از دست بدهند . چرا که ایشان با تمسک به قانون مدیریت خدمات کشوری ، بخشنامه کرد که باید پرسنل تا قبل از عید بروند و اِلا از تشویقات باز خریدی بی بهره می مانند.
جالب تر آوردن مشاور جوان با دستور همان هایی که آورده بودنش بود که قرار شد، یک نفر بیاید و با دید جوان و شور و نشاط جوانی ، موجب شادی در سازمان شود . اما در اندک زمانی به ایشان آنقدر اختیار دادند که معاونتها و مدیران کل نیز از دخالتهای بی ادبانه یا خودسرانه و غیر کار شناسی اش به تنگ آمدند و حالا تبدبل شده به ملیجک آقایان که کاری ندارد بکند جز ادا و اصولهای حزب الهی ، تجمل گرایی و زیاد کردن رده های تصمیم گیری.
حاصل این انتصابها برای سازمان هم بالا رفتن هزینه و سرکوب مخالفین با شیوه های پلیسی و به وجود آوردن جَو چاپلوسی و تملق است.
والسلام
ابو حسین