لطفا جايگزين مطلب قبلي شود
جناب علوي عزيز سلام
اميدوارم از صراحت گفتارم رنجيده خاطر نشويد.
به جرات ميتوانم بگويم اكثريت مردم ما نسبت به مسائل پيراموني تنها به منافع فردي خود مي انديشند و عده كثيري نيز با اين پديده ها از موضع بي تفاوتي برخوردارند. ليكن شما فردي هستيد كه نسبت به سرنوشت خود، جامعه و مسائل پيرامون خود دغدغه داريد و اين براي جامعه موهبتي است كه افراد آن نه تنها صرفا به دنبال منافع فردي خود نباشند بلكه منافع فردي خود را براي رسيدن به جامعه اي سالم به خطر بياندازند.هر چند به نظر من در برخي موارد بيراهه را انتخاب كرده ايد.
به عنوان نمونه:
منتسب نمودن دلايل ناكاميهاي اجتماعي به افراد در نظر اينجانب رويكردي ساده انگارانه است كه ميتوان در باب تحليل مسائل داشت. هر چند منكر تاثير افراد نيستم اما جنبه تعيين كنندگي افراد در مسائل اجتماعي و مديريتي را نميتوانم بپذيرم.
اذعان مينماييد پديده هاي پيرامون ما داراي جنبه هاي متفاوتي اند و در صورتي كه بخواهيم تحليل دقيقي از آنها داشته باشيم بايد بتوانيم ابعاد پنهان و زواياي تاريك آنها را بشناسيم.
اگر معتقد باشيم مديران فعلي سازمان افرادي اند كه تنها به منافع فردي خود فكر ميكنند، از انجام امور ناتوانند و ... آيا اين اميدواري وجود دارد كه با تغيير آنها اوضاع سازماني كه به آن اشاره مي نماييد، بهبود يابد؟
بسياري از مسائل كنوني ما ريشه در تاريخ، فرهنگ، منش فردي و اجتماعي و ساختار قبيله اي نظام سياسي ما دارد -پرداختن به آن مجال ديگري ميطلبد.
و همين ساختار فرهنگي و سياسي و اجتماعي و اقتصادي است كه در فرايند اجتماعي شدن افراد را به گونه اي بار آورده است تا شاهد نتايج ضعيفي از عملكرد فردي و اجتماعي آنان باشيم. البته به هيچ عنوان اعتقاد به جبريت ندارم و هر فرد ميتواند در مسيري كه ناشي از انتخاب فردي اوست قدم بردارد.
اما به ياد داشته باشيم همين نظام كه از آن سخن ميگوييم تاب و تحمل كمترين مخالفتي را ندارد حتي اگر آن مخالفت منافع آشكار جامعه را در پي داشته باشد.
شما را به مطالعه كتاب جامعه شناسي نخبه كشي آقاي عليقلي و توسعه و تضاد و آناتومي اجتماعي نوشته آقاي رفيع پور ارجاع ميدهم.
افرادي كه نام برده ايد در نظر اينجانب كساني اند كه به لحاظ دانايي و توانايي و تعهد چيزي كم ندارند. و چه بسا اگر اين افراد در فضايي ديگر ميتوانستند فعاليت كنند، جزو افراد موفق ميشدند.
بنابراين اگر به همين افراد به عنوان سرمايه هاي قابل اعتماد كشور نگاه شود و در تقويت و توفيق آنان همگامي صورت گيرد و جدا از جناح بنديهاي سياسي و منفعت طلبيهاي فردي به اهداف كلان و همراه با آينده نگري تلاش نماييم، ميتوانيم شاهد جامعه اي پويا و رشد يافته باشيم. البته همين نگاه در بدنه مديريتي جامعه نيز بايد ايجاد شود.
موفق و سلامت باشيد